این قسمت در یک نگاه

شبتون بخیر . 30 دقیقه و کماکان با برو پی کارت کنار شما هستیم و ایشالا شبهای دیگه هم راس ساعت 12 این شب ها تا ساعت 12 یعنی 12 شب یا همان صفر بامداد کنار شما ما میگیم و کیف میکنیم .۔ آقای دکتر وجدانی آمدند در RaahBalad مثل همیشه قرار است کلی قصه جذاب برایم بگوید .۔ ارادت . سلام عرض میکنم خدمت شما بخیر .۔ خسته نباشید . سلام خسته نباشید خدمت داوطلبین عزیز ، خانواده ها و مشاورانی که پای برنامه هستند هم عرض سلام و شب بخیر دارند .۔ شب شما بخیر .۔ فقط یک نکته اضافه کنم بچه ها بعد بلند در بخش صدا و پرسش و پاسخ پیامکی آقای دکتر وجدانی عزیز کنار من هستند .۔ سوالات رو read همین الان بفرستید .۔ در هر سوالی از هر حوزه انتخاب رشته هست بفرستید برامون که انشالله استفاده کنیم .۔ بیست دقیقه بیشتر هم از وقت چت بات نمونده .۔ یک سر به سایت بزنید از چت بات استفاده کنید .۔ دکتر ما در خدمت شماییم .۔ زنده باشید . سلامت باشید .۔ آقا سعید امشب میخوایم درباره یکی از عزیزانی که جزو مخاطبین ماست و در دوربرگردون داستان خودش رو فرستاده باهاش مصاحبه‌های صورت گرفته و امشب در واقع ما میزبان قصه ی یکی از مخاطبین مون که در دور برگردون شرکت کرده هستیم .۔ آقا من این نوشته ها رو معمولا پس از مرگ سهراب نمیدادم .۔ اتفاقا امشب میخوایم بین دو تا روایت این قصه مون رو بحث کنیم .۔ یک سری آدمها هستن که میگن ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است .۔ از هر جا جلو ضرر رو بگیری فایده ست .۔ ولی یه سری آدمها میگن دیگه نوشدارو بعد از مرگ سهراب به .۔ درد . نمیخورن و ما میخوایم ببینیم که کسانی که دوربرگردون میزنن ، کسانی که با یک چالشی مواجه میشن و این چالشها اینها رو گیر نمیندازه .۔ بله اینها روایتشان همین ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است نه نوشدارو بعد و ما امشب در واقع نوش داروهای به موقع رو میخواین در داستان .۔ در واقع کسی که هست امشب با همدیگه بررسی کنیم .۔ خب دوستان عزیزم اسلایدها رو اگر جابه جا کنند ما امشب میخواهیم درباره داستان خانم زینب علیزاده با همدیگه صحبت کنیم .۔ بله یه دانش آموز خیلی خوب تو مدرسه که متاثر از فضای حاکم بر مدارس خانواده ها رشته تجربی رو انتخاب میکنه با معدل بالای نوزده و نیم کلاس دهم تجربی رو میخونه .۔ اما ورود به کلاس یازدهم به این نتیجه میرسه که من وقتی به ادبیات علاقه مند هستم چرا باید رشته تجربی بخونم ؟۔ با مشاور مدرسه رایزنی میکنه صحبت میکنه .۔ در نهایت به این جمع بندی میرسه که کلاس یازدهم رو وارد رشته انسانی میشه ولی وقتی وارد رشته انسانی .۔ بین 11 و 12 امتحان تغییر رشته میده .۔ دقیقا وقتی که وارد سال یازدهم انسانی میشه با علاقه و اشتیاق انسانی رو ادامه میده .۔ رتبه 2000 کنکور علوم انسانی رو بدست میاره و در جامعه شناسی دانشگاه فردوسی قبول میشه .۔ ولی حالا چرا جامعه شناسی رو انتخاب میکنه ؟۔ میگه من در درسهای دبیرستان عاشق درس جامعه شناسی بودم و فقط بر این اساس جامعه شناسی رو برای خودم انتخاب کردم .۔ دوستان عزیز اگر اسلاید ها رو برای ما .۔ اما کنکور آبی گل آلود از رشته هاست و هنر آدمها اینه که چطور ماهی خودشون رو به این آب گل در بیارم .۔ چون زینب خانم علیزاده وقتی وارد دانشگاه میشه خب اون اواخر دوره کرونا بود که دوره مجازی بود و اینها میگه شاید دوره حضوری شد من بتونم با این رشته ارتباط بگیرم ولی هر چقدر جلو میره میبینه که نمیتونه با این رشته ارتباط بگیره .۔ عجب ! دلیلش هم این بوده که میگه اصلا فضای جامعه شناسی در دبیرستان با اون چیزی که تو دانشگاه بعضی بچه ها میگن روانشناسی که تو دبیرستان خوندیم با روانشناسی دانشگاه فرق میکنه .۔ زیست شناسی که در دبیرستان خوندیم با زیست شناسی دوره دانشگاه فرق داشت و ایشان در دوره دانشجویی با این چالشهایی که مواجه میشه میبینه که نه واقعا نمیتونه .۔ یک چالش مهمی هم که اینجا پیدا میکنه میگه من الان که راجع به علاقه هام و روحیات خودم در کار دقت میکنم جامعه شناسی یک رشته ای هست که من باید برم حاشیه شهر با آدم های آسیب دیده و اینها مصاحبه کنم کار کنم .۔ من روحیه‌ام با این موضوع سازگار نیست و در نهایت ایشون به جدی به یک موضوع تغییر رشته فکر میکنه .۔ در دوره دانشجویی .۔ یک دور برگردون رفته دوباره میخواد بره سراغ دستیارانی .۔ دوستان عزیز بله لطف میکنن اما در نهایت ایشون میرسه به رشته علوم تربیتی .۔ حالا میگیم مگه شما رشته علوم تربیتی رو نمی شناختی ؟۔ میگه چرا اطلاعاتم در حد جست و جو کردن در صفحه گوگل بود .۔ اینکه علوم تربیتی یعنی آموزش و پرورش ، آموزش و پرورش ، استخدام نشی .۔ علوم تربیتی به دردی نمیخوره .۔ اما در حالی که من زینب خانم علیزاده به دنبال یک رشته ای بودم که در آینده با انسانها با یک نگاه مثبتی کار کنم ، معلمی کنم .۔ خیلی با آدمهای آسیب دیده دنبال کار کردن نبودم چون روحیه من با این سازگار نبود و از طرف دیگه الان متوجه شدم که علوم تربیتی فضاهای مختلفی مثلا ایشون الان دیگه اواخر دوره کارشناسی است .۔ جدی به دنبال این هست که من فوق لیسانس برم تکنولوژی آموزشی بخونم و این فضا را برای خودم دنبال کنم و این در واقع قصه خانم علیزاده از مخاطبان خوب ما که در پویش دوربرگردون شرکت کردند و مصاحبه‌هایی که ما باهاشون انجام دادیم نکات جذابی بود .۔ صداشونو بشنویم . رفقا با هم دیگه .۔ داستان دوربرگردون من از دبیرستانم شروع میشه .۔ گفتن که هر کی نمره هاش بهتره و بچه زرنگ تره میره تجربی .۔ من هم دنبال همین جریان آب رفتم رشته تجربی و خب با اینکه مثلا تو المپیاد ادبی و اینا رتبه داشتن و واقعا رشته انسانی برام بهتر بود ولی به خاطر این جو رفتم سراغ رشته تجربی .۔ یک سال خوندم ولی دیدم که اینجا جای من نیست و با کلی استرس و اضطراب و مخالفتهای دور و بریام تصمیم گرفتم تغییر رشته بدم و رفتم انسانی .۔ کنکور انسانی دادم سال هزار و چهارصد و با کلی علاقه رفتم رشته جامعه شناسی .۔ دو ترم هم جامعه شناسی خوندم دانشگاه فردوسی .۔ بعد جامعه شناسی که خوندم دیدم که نه اینجا واسه من مطلوب نیست .۔ یک رشته که فکر میکردم دوسش دارم ولی وقتی دوباره خوندم دیدم که نه دوسش ندارم و با روحیم سازگار نیست و دوباره دور برگردون دیگه زدم و رفتم رشته علوم تربیتی همون دانشگاه و تغییر رشته دادم و الان واقعا راضیم چون معتقدم جلوی ضرر و زیان رو که از هرجا بگیری منفعته .۔ درود بر شما .۔ درود بر شما .۔ خیلی جالب بود .۔ امشب دو تا دوربرگردون تو یه قصه داشتیم و به نظرم شجاعت ایشون قابل تقدیره .۔ دکتر نکاتش چی بود ؟۔ بله دو تا نکته را می‌خواهیم با عزیزان صحبت کنیم .۔ زینب خانم علیزاده یا هر کسی از عزیزان که الان ما را دارد می‌بیند چه خانواده‌ها ، چه داوطلبین .۔ وقتی با یک چالش یا مسئله‌ای مواجه می‌شویم واقعا راهبرد ما خیلی مهمه .۔ بعضی وقت‌ها انکار می‌کنیم .۔ مثلا خانم علیزاده می‌توانست بگه که من دیگه اومدم تجربی رو بریم یه کاریش بکنیم .۔ یا بچه‌ها الان بگن یک رشته‌ای را انتخاب کنیم بریم دانشگاه ، یک طوری میشه دیگه .۔ یعنی بعضی وقت‌ها ما به دنبال انکار یا فراریم و زمان‌هایی که به حل مسئله فکر می‌کنیم باشه .۔ من المپیاد ادبیات شرکت کردم .۔ به این رشته علاقه مندم .۔ چرا نباید این رشته را ادامه بدم ؟۔ اینجا مسئله حل مسئله است .۔ اما آقا سعید یک نکته‌ای را که اینجا می‌خوایم بهش اشاره کنیم اینه که دوربرگردان ها فقط جرات نیست .۔ جرات با هنر با هم دیگه تلفیق میشه .۔ یعنی آدم جسوری که حالا می‌دونه باید چه رشته‌ای و چه مسیری رو بره .۔ چون واقعا برخی از بچه ها فرار از یک موقعیت میکنن و نمیدونن دارن کجا میرن .۔ این در واقع .۔ یک نکته به دور برگردونه .۔ دوم ایشون خیلی نکته مهمی بوده .۔ یعنی ایشون میتونست تو دلش گفت من یه بار این کار رو کردم الان همه سرزنشم میکنن و میگن که اصلا تصمیمای درست نمیگیره همش عوض میکنه مسیرشو .۔ ولی این شجاعت خیلی خوب بود .۔ و اما نکته دوم .۔ نکته دوم که ما میتونیم هم از داستان زینب خانم علیزاده در نظر بگیریم تغییر در نگرش های ما در دوره دانشجویی .۔ عزیزان شما با این فضایی که از رشته ها در دبیرستان آشنا شدید صرفا فقط بر اساس این فضا تصمیم گیری نکنید .۔ یک دو نگرش شما مثلا در رشته علوم انسانی واقعا نگرش شما به انسان ها ، کار کردن با انسان ها ، دغدغه مندی نسبت به مسائل انسانها در رشته های علوم تجربی ، علاقه شما به مطالعه موجودات زنده ، ارتباط با طبیعت در رشته های ریاضی ، حل مسئله ، مواجهه با موقعیت هایی که نیاز به فرمولها و مسئله های پیچیده داره .۔ بله ، اینها در واقع موضوعاتی است که هر چقدر پیش میرید یه دنیایی رو رو به روی شما باز می‌کند و در این دنیایی که رو به روی شما باز می‌شود ، به هر میزانی که حل مسئله داشته باشید و با تغییر نگرش‌ها بتوانید خودتان را سازگار بکنید ، موفقیت به شما نزدیک‌تر خواهد شد .۔ دم شما گرم دکتر .۔ خیلی ممنون . ممنون از خانم علیزاده که این تجربه خوبشون را با ما به اشتراک گذاشتند .۔ شما هم اگر دور برگردان جذابی داشتید برای ما بفرستید که روایتش .۔ البته ببخشید کلامتان را قطع می‌کنم .۔ شاید بچه‌هایی که الان توی این چالش هستند و این حل مسئله را حل کنند من باز بهشون یادآوری می‌کنم برید سراغ سامانه .۔ ماست من ترشه رو حتما برید ببینید .۔ یعنی یک بخش‌های دیدنی‌ها را ما گفتیم خانواده‌ها و بچه‌ها و برای اون حل مسئله آکادمی انتخاب می‌تواند به شما کمک بکند که خطاهای شناختی رو در مواجهه با مسئله تشخیص بدید .۔ ان شالله .۔